اینکه اخیراً زبان لکی ثبت ملی شده است باری دیگر ناسیونالیستهای ایرانی را به صرافت انداخته که همپای بلوایی که سال گذشته بر سر تأسیس رشتهی آموزش زبان و ادبیات ترکی و کردی در مناطق ترکنشین و کردنشین راه انداختند و آن را مصداق «تضعیف وحدت ملی» گرفتند – محض نمونه نگاه کنید به افاضات استاد سید جواد طباطبایی – این ضبط و ثبت را، که در نهایت چیزی بیش از رویهای اداری و، در بهترین حالت، اقدامی نمادین نیست، همردیفِ چیزی چون جداییطلبی، اگر نه از نوع سرزمینی که از نوع زبانیاش، جا بزنند و درباب اجحاف به «زبان معیار» که همان زبان فارسی باشد مرثیه ببافند. این دست دلواپسیها هر آنچه را میباید دربارهی ناسیونالیسم نوظهور ایرانی بدانیم به روشنی کف دستمان میگذارد: اینکه این ایدئولوژی تا چه پایه، از اُس و اساس، فاشیستی است. فاشیسم را در اینجا به دقیقترین معنای کلمه به کار میبریم و همهی مؤلفههای بنیادیناش را مد نظر داریم: دولتستایی، نژادپرستی و اقلیتستیزی.